به گزارش خبرنگار مهر، مائده سروری، کارشناس اقتصاد کشاورزی در یادداشتی با اشاره به تجربه ثروت آفرینی بخش کشاورزی برای افراد، ظرفیت بالای بخش کشاورزی برای ایجاد رونق و رشد اقتصادی کشورها مورد تاکید قرار گرفته است که متن کامل آن از نظرتان میگذرد:
بخش کشاورزی به دلیل اثرگذاری بر سایر بخشهای اقتصادی در کشورهای توسعهیافته از اهمیت بالایی برخوردار است. کشاورزی حلقه مفقوده رشد و توسعه اقتصادی در کشورهای درحالتوسعه است و این کشورها برای عبور از بحرانهای اقتصادی خود باید کشاورزی را یک بخش مهم اقتصادی که تضمین کننده امنیت غذایی، رفاه اجتماعی، تولید ناخالص داخلی و درنتیجه رشد اقتصادی است، بهحساب بیاورند. کشورهای درحالتوسعه باید افزایش تولیدات کشاورزی را با بهکارگیری تکنولوژیهای نوین هدف خود قرار دهند؛ زیرا از طریق رشد کشاورزی است که میتوان به کسب ثروت از آن پرداخت، صنایع پسین و پیشین این بخش را فعال کرد و از بازارهای خارجی که ارزآور هستند، بهره برد و درنهایت سایر بخشهای اقتصادی مثل صنعت را فعال نمود. بخش کشاورزی تنها بخش اقتصادی در جهان است که توسط دولتها در قالب بستههای سیاستی، حمایت میشود که این امر خود از اهمیت بالای آن ناشی میشود.
ثروتمندترین و مشهورترین کشاورزان جهان
یکی از عوامل عقب ماندن کشورهای درحالتوسعه مانند ایران از روند طبیعی رشد و توسعه اقتصادی، نگاه نادرست سنتی و متعارف به کشاورزی و عدم درک اهمیت بالای آن در اقتصاد و امنیت کشور است؛ متأسفانه در حال حاضر هم برخی از مسئولین کشور تصور میکنند که با کشاورزی نمیتوان ثروت جامعه را افزایش داد. مدتی پیش عباس کشاورز، قائم مقام وزیر سابق جهاد کشاورزی افزایش ثروت جامعه با کشاورزی را کوتهفکری خواند؛ اما تجربه دنیا در امر ثروت آفرینی کشاورزی حرف دیگری را اثبات میکند؛ زیرا علاوه بر توجه سیاستگذاران کشورها به تولید و تجارت محصولات کشاورزی، خانوادهها و افراد بانفوذ زیادی در سطح دنیا به کشاورزی اشتغال دارند و از این راه به ثروت زیادی دستیافتهاند که در ادامه چند مورد از ثروتمندترین و مشهورترین کشاورزان جهان را معرفی میکنیم.
لئو هانیوان :(Liu Hanyuan) دارایی خالص مالک گروه Tongwei، ۱۵.۳ میلیارد دلار برآورد شده است. شرکت وی جز بزرگترین تولیدکنندگان خوراک آبزیان در جهان است. لئو هانیوان چینی کار خود را بهعنوان کارمند دولت آغاز کرده بود؛ اما به دلیل علاقه به کشاورزی، شغل خود را رها کرد و بهعنوان یک کارآفرین به تجارت غذای ماهی روی آورد و پسازآن، گروه او همچنان در حال رشد بوده است.
لئو یونگهاو :(Liu Yonghao) یکی از ثروتمندترین افراد چین با ثروتی حدود ۸.۲ میلیارد دلار است. در سال ۱۹۸۲ به همراه سه برادرش تجارت شخصی خود را با راهاندازی یک مزرعه کوچک مرغ و بلدرچین شروع کردند و کار خود را با ایجاد یک شبکه فروش خوراک دام توسعه دادند. در سال ۱۹۹۲، یکی از بزرگترین شبکههای تأمین خوراک دام و یکی از بزرگترین مجامع غیردولتی در کشور چین Hope Group بود. این برادران در سال ۱۹۹۶ از یکدیگر مستقل. شرکت لئو یونگهاو با نام New Hope اکنون یکی از بزرگترین شرکتهای کشاورزی در چین است. نکته قابلذکر آن است که سه برادر دیگر آقای لئو یونگهاو نیز هرکدام جزو غولهای کشاورزی در کشور چین هستند.
استوارت و لیندا رزنیک:(Stewart and Lynda Resnick) ثروت خانواده رزنیک حدود ۸ میلیارد دلار تخمین زدهشده است. این خانواده دارای ۶۴۰۰۰ هکتار مزرعه پسته و بادام در کالیفرنیاس ایالات متحده هستند. آنها در اواخر دهه ۱۹۷۰ و پس از ازدواج، تجارت کشاورزی خود را شروع کردند. آنها در مناطق وسیعی از مزارع در دره مرکزی کالیفرنیا سرمایهگذاری کردند.
هری استین :(Harry Stine) ارزش تخمینی ثروت این میلیاردر آمریکایی حدود ۶.۳ میلیارد دلار است. وی تجارت خود را از دهه ۱۹۶۰ با تولید بذر آغاز کرد. شرکت هری با نام تجاری Stine Seed بزرگترین شرکت خصوصی بذر در جهان است که برخی از قویترین دانههای سویا را تولید میکند.
گوستاو مگنار ویتزو :(Gustav Magnar Witzoe) این میلیاردر نروژی برای تداوم تجارت خانوادگی خود درزمینهی پرورش ماهی، با به کاربردن فناوری و نوآوری به پیشرفتهای زیادی دستیافت. شرکت او Salmar ASA یکی از بزرگترین تولیدکنندگان ماهی قزلآلا در جهان است. این شرکت با تکنیکهای جدید کشاورزی و استراتژیهای تجاری ویتزو به کیفیت بهتر و سودهای بالاتر در این تجارت دستیافته است. دارایی خالص وی در سال ۲۰۲۱ حدود ۴.۲ میلیارد دلار برآورد شده است.
بلیرو مگی :(Blairo Maggi) او پسر آندره مگی است، کسی که مؤسس گروه Andre Megi و بزرگترین تولیدکننده خصوصی دانه سویا در جهان است، بلیرو مگی مالک بیش از ۱۶ درصد از این گروه است. گروه Andre Megi فروش ۳ میلیارد دلاری خود را در سال ۲۰۱۲ اعلام کرد و این باعث شد بلیرو مگی در فهرست ثروتمندترین مردان جهان قرار گیرد. وی در سال ۲۰۰۲ فرماندار ایالت ماتو گروسو در برزیل شد.
تونی و رون پریچ :(Tony & Ron Perich) این میلیاردها یک مزرعه لبنیات با ۲۵ گاو شیری را در استرالیا از والدین خود به ارث بردند. امروزه این مزرعه ۱۱۰۰۰ هکتاری دارای بیش از ۲۰۰۰ گاو است. دارایی خالص این دو برادر حدود ۱.۷۵ میلیارد دلار برآورد شده است.
کالین و دیل آرمر :(Colin and Dale Armer) خانواده آرمر به لطف مزرعه لبنی بسیار موفق خود، در لیست افراد ثروتمند در نیوزلند قرار گرفتند. آنها مالک Dairy Holdings، بزرگترین گروه تولیدکننده محصولات لبنی در نیوزلند به ارزش تقریبی ۵۳۵ میلیون دلار هستند. کالین و دیل آرمر تجارت خود را بهصورت یک مزرعه لبنیات خانوادگی در دهه ۱۹۹۰ آغاز کردند و اکنون مالک ۵۸ مزرعه تولید لبنیات هستند.
هاوارد بافت :(Howard Buffett) در زمینههای مختلف از تجارت و سیاست گرفته تا کشاورزی فعالیت میکند. او پسر دوم میلیاردر معروف آمریکایی وارن بافت است. وی بعد از ترک تحصیل تصمیم گرفت که تولیدکننده ذرت و سویا شود. دارایی خالص وی حدود ۲۰۰ میلیون دلار برآورد شده است. اکنون هاوارد به همراه پسرش یک مزرعه بزرگ خانوادگی در ایلینوی و چندین مزرعه در نبراسکا را مدیریت میکنند؛ همچنین مدیریت سه مزرعه تحقیقاتی در آریزونا، ایلینوی و آفریقای جنوبی را نیز بر عهده دارد.
سیاستمداران کشاورز در آمریکا
بسیاری از سیاستمداران و دولتمردان بینالمللی نیز قبل و بعد از دوران سیاسی خود به کار کشاورزی اشتغال داشته یا مشغول شدهاند. بهعنوان نمونه در ایالات متحده، بسیاری از رؤسای جمهور به کار کشاورزی که اغلب پیشه خانوادگی آنها بوده است، اشتغال داشتهاند که میتوان به آبراهام لینکلن، تئودور روزولت، هری اس ترومن، لیندون بی جانسون، جیمی کارتر، بیل کلینتون و جورج دبلیو بوش اشاره کرد.
آبراهام لینکلن :(Abraham Lincoln) در مزرعهای در کنتاکی به دنیا آمده بود. بعدازآن وی به همراه خانواده در مزرعهای دیگر به مساحت ۱۶۰ هکتار در ایندیانا مستقر شدند. در سال ۱۸۵۹، لینکلن در سخنرانی خود در انجمن کشاورزی ایالت ویسکانسین، در مورد کشاورزی گفت: «هیچ شغل دیگری بهاندازه کشاورزی زمینهای برای ترکیب سودآور و خوشایند کار با اندیشه پرورشیافته باز نمیکند.»
تئودور روزولت :(Theodore Roosevelt) وی به دامداری مشغول بود و ابتدا ۱۴۰۰۰ دلار بر روی یک گله گاو سرمایهگذاری کرد، سپس دامداری خود را گسترش داد و ۲۶۰۰۰ دلار بر روی گلهای دیگر در مزرعه جدید خود سرمایهگذاری نمود.
هری اس. ترومن :(Harry S. Truman) در مزرعه ۶۰۰ هکتاری پدرش در میسوری بزرگ شد و پس از مرگ پدرش در سال ۱۹۱۴ مسئولیت کامل مزرعه خانوادگی را بر عهده گرفت.
لیندون بی جانسون :(Lyndon B. Johnson) در مزرعه خود متولد و در سال ۱۹۷۳ در همان مکان به خاک سپرده شد. وی در زمان حیات ۲۴۵۰ هکتار به اراضی خود افزود و حدود ۴۰۰ رأس گاو هرفورد را پرورش داد.
جیمی کارتر :(Jimmy Carter) احتمالاً مشهورترین رئیسجمهور آمریکاست که کشاورزی کرده است. کارتر در مزرعه بادامزمینی والدینش در دشت جورجیا بزرگ شد. او حتی در دوران دبیرستان بخشی از برنامه “کشاورزان آینده آمریکا” بود. پس از مرگ پدرش در سال ۱۹۵۳، کارتر مسئولیت مزرعه را بر عهده گرفت و توانست مزرعه را رونق دهد. وی در مبارزات فرمانداری ۱۹۷۰ بهعنوان یک کشاورز ثروتمند بادامزمینی شناخته شد.
جورج دبلیو بوش :(George W. Bush) در سال ۱۹۹۹ مزرعه Prairie Chapel Ranch را در منطقه مک کلین تگزاس به قیمت ۱.۳ میلیون دلار خریداری نمود. وی هماکنون در مزرعه خود مشغول دامداری است.
از دیگر خانوادههای کشاورز در آمریکا دالریمپلها هستند. جک دالریمپل (Jack Dalrymple)، فرماندار سابق ایالت داکوتای شمالی، به حرفه کشاورزی مشغول بود. پدربزرگ وی به انتخاب نشریه والاستریت عنوان کشاورز برتر را دریافت کرده بود و یکی از مشهورترین کشاورزان داکوتای شمالی بود. جک دالریمپل در سال ۱۹۸۳ بهعنوان کشاورز برجسته و جوان آمریکا انتخاب شد. وی در تاریخ ۲۰ آگوست ۲۰۲۱ «مجتمع تحقیقات کشاورزی جک دالریمپل» را با سرمایهی دولتی و خصوصی به ارزش ۳۳.۵ میلیون دلار در دانشگاه داکوتای شمالی افتتاح کرد. او در مراسم افتتاحیه این مجتمع تحقیقاتی گفت: «من واقعاً مفتخرم که این مجموعهی کشاورزی خارقالعاده نام من را حمل میکند. تحقیقات کشاورزی به عنوان یک سرمایهگذاری برای آینده ایالت و منطقه ما است. در واقع، این امر به طور مثبت به همه بشریت کمک میکند.»
این افراد تنها نمونهای از سیاستمداران و ثروتمندان کشاورز در دنیا هستند که نشان دادند کشاورزی راهکاری مؤثر و قدیمی برای ثروت آفرینی و خلق ارزش اقتصادی حتی در جوامع پیشرفته فعلی بوده و هست. تمامی کشورها به اهمیت و تأثیرگذاری بخش کشاورزی بر رشد و توسعه خود اذعان دارند؛ بااینحال جای تعجب است که برخی از مسئولین در کشور ما که سابقه بالایی در بخش کشاورزی دارند، به این موضوع اعتقادی ندارند. بنابراین ریشه بسیاری از ناکامیها و توسعهی کمتر از ظرفیت بخش کشاورزی ایران را باید در چنین تفکرات غلط و نگاههای عام و خاصی که کشاورزی را مؤثر و ثروت آفرین نمیدانند، جستجو نمود.
بندرعباس – نماینده مردم شرق هرمزگان در مجلس شورای اسلامی گفت: به دلیل عدم تدبیر مناسب برای قیمتگذاری مناسب و صادرات، محصولات کشاورزی هرمزگان به ضایعات تبدیل میشود.
به گزارش خبرنگار مهر، ۵ تشکل بخش کشاورزی شامل انجمن تولیدکنندگان جوجه یکروزه، اتحادیه سراسری مرغداران میهن، کانون انجمنهای صنفی کارفرمایی مرغ گوشتی ایران، اتحادیه کارخانجات خوراک دام و طیور و انجمن صنفی گاوداران ایران در نامهای به سید جواد ساداتی نژاد، وزیر جهاد کشاورزی، از عملکرد سامانه بازارگاه صرفاً تقدیر کردهاند.
در متن این نامه آمده است:
«احتراماً همانگونه که مستحضرید توزیع نهادههای مورد نیاز صنعت طیور کشور از ابتدای مهر ماه سال گذشته به طور سیستمی از طریق سامانه بازارگاه انجام میشود و این روند علاوه بر ایجاد سهولت و شفافیت در دسترسی بدون واسطه به واردکنندگان نهادههای دامی سرعت و راحتی در خرید نهادههای مذکور را نیز به همراه داشته است. در همین راستا تشکلهای تولیدی مرتبط با صنعت دام و طیور کشور به نمایندگی از تولیدکنندگان زحمتکش این صنعت ضمن ابراز رضایت از نحوه عملکرد سامانه بازارگاه از تمام دستاندرکاران و متولیان موضوع در وزارت جهاد کشاورزی به خصوص معاونت امور تولیدات دامی و مرکز فناوری اطلاعات آن وزارتخانه تقدیر و تشکر مینمائیم. در همین رابطه خواهشمند است دستور فرمائید علاوه بر ادامه مناسب خدمات توزیع نهادهها و خوراک آماده طیور از طریق سامانه بازارگاه نسبت به تأمین به موقع نهادههای مورد نیاز نظارت بر کیفیت نهادههای عرضه شده و همچنین رفع مشکل حمل و نقل نهادههای خریداری شده اقدام مقتضی انجام شود.»
اینکه سامانه مذکور منجر به ایجاد شفافیت در فرایند تأمین و توزیع نهادههای دامی و کوتاه کردن دست واسطهها و دلالان میشود کاملاً بدیهی است اما نکته این است که سامانه بازارگاه طی دو سال گذشته به دلیل برخی نواقص و عدم تکمیل، مشکلات متعددی را برای فعالان صنعت دام و طیور کشور ایجاد کرده است که این مشکلات طی دو سال گذشته در قالب مصاحبه و گزارشهای متعدد در خبرگزاری مهر مورد اشاره قرار گرفته است.
اما اینکه تشکلهای مزبور بدون اشاره به این نواقص، صرفاً به تعریف و تمجید از سامانه آنهم مقابل وزیر جهاد کشاورزی پرداختهاند جای تعجب دارد؛ چرا که انتظار میرفت تشکلهای مذکور با ذکر واقعیات و مشکلات سامانه بازارگاه، وزیر جدید جهاد کشاورزی را به رفع نواقص سامانه بازارگاه ترغیب کنند نه اینکه صرفاً با تعریف و تمجید از آن، نسبت به ایرادات سامانه پنهان کاری صورت بگیرد.
سال گذشته بسیاری از فعالان صنعت دام و طیور کشور در گفتگو با خبرنگار مهر از عملکرد سامانه بازارگاه انتقاد کرده و خواستار ایرادات آن شده بودند. در همین زمینه ناصر نبی پور، سخنگوی وقت اتحادیه سراسری مرغداران میهن در گفتگو با خبرنگار مهر با اشاره به نارضایتی تولیدکنندگان از عملکرد سامانه بازارگاه، گفته بود: اگر وزارت جهاد کشاورزی نمیتواند این سامانه را اصلاح و ساماندهی کند، کلاً آن را تعطیل کند. (جزئیات بیشتر را اینجا بخوانید)
حجت ورمزیاری، عضو هیئت علمی دانشگاه تهران در گفتگو با خبرنگار مهر با بیان اینکه نشتی نهادههای دامی عمدتاً از سامانه بازارگاه است، ۵ پیشنهاد را برای حل معضل بازار نهادههای دامی ارائه کرده بود. (جزئیات بیشتر را اینجا بخوانید)
کسری لشگری، بازرس اتحادیه واردکنندگان نهادههای دام و طیور ایران نیز در گفتگویی با خبرنگار مهر با اشاره به مشکلات سامانه بازارگاه، از طولانی بودن روند ترخیص و توزیع نهادههای دامی از طریق سامانه بازارگاه ابراز نگرانی کرده بود. (جزئیات بیشتر را اینجا بخوانید)
سید احمد مقدسی، رئیس هیأت مدیره انجمن صنفی گاوداران ایران نیز در گفتگو با خبرنگار مهر با اشاره به ۴ ایراد سامانه بازارگاه که تولیدکننده و واردکننده را دچار مشکل کرده است، گفته بود: متأسفانه بانک کشاورزی در رفع ایرادات این سامانه همکاری نمیکند. (اینجا بخوانید) و در ۳۰ دی ۱۳۹۹، حبیب اسدالله نژاد، نایب رئیس کانون سراسری مرغداران گوشتی ایران در گفتگو با خبرنگار مهر با اشاره به اینکه سامانه بازار گاه بسیار بهروزتر شده و نواقص کار آن به حداقل رسیده به لزوم برخی از اصلاحات در سامانه بازار گاه اشاره کرد و گفت: علیرغم وعدههای وزارت جهاد کشاورزی برای انجام اصلاحات همچنان ایراداتی در سامانه بازار گاه وجود دارد و لازم است در ایجاد برخی تغییرات و ویژگیها در سامانه بازار گاه تسریع شود. (اینجا بخوانید)
در این میان سوالی که مطرح میشود آن است که چرا تشکلهای فوق در نامه خود صرفاً به قدردانی از عملکرد این سامانه پرداخته و اشارهای به نواقص و اختلالات آن نداشتند؟ در حالی که همواره مطرح کردن انتقادات و مشکلات میتواند راهگشای مسیر باشد و به بهبود روند و توسعه کار کمک کند.
عباس گلرو در گفتگو با خبرنگار مهر، ضمن اشاره به دیدار خود با وزیر پیشنهادی جهاد کشاورزی دولت سیزدهم و ضرورت حل مسائل و مشکلات حوزه کشاورزی و دامداری، بیان کرد: مشکل سند نداشتن برخی از اراضی کشاورزی یکی از مسائلی است که هم در این دیدار مطرح شد و هم میبایست مد نظر دولت سیزدهم باشد چرا که این امر معضلات بزرگی را برای کشاورزان ایجاد کرده است.
وی با بیان اینکه وزیر پیشنهادی کابینه سیزدهم وعده داده که طی چهار سال اراضی کشاورزی کشور سنددار شوند، افزود: این موضوع میتواند در تسهیل امور کشاورزان مؤثر باشد.
عضو خانه ملت با بیان اینکه مشکلات دامداران نیز در سطح کشور به خصوص مهدیشهر، سرخه و سمنان میبایست با برنامهریزی و اجرای صحیح رفع شود، بیان داشت: اتخاذ تصمیمات استراتژیک به منظور تأمین نهادههای دام و طیورِ موردنیاز دامداران، مرغداران و عشایر و نیز خوداتکایی و خودکفایی در تولید محصولات استراتژیک کشاورزی به منظور احتراز از واردات بیرویه محصولات یکی از ضرورتهای کشور است.
گلرو بیان کرد: ظرفیت بالای ایل سنگسر به عنوان یکی از مهمترین جمعیتهای عشایری کشور به ویژه استان سمنان که در تأمین گوشت و لبنیات مورد نیاز این استان نقشی حیاتی دارند، زمانی میتواند به درستی استفاده شود که ما بتوانیم مشکلات آنها را رفع شده ببینیم لذا حل مشکلات این قشر در تأمین نهادههای دامی و حل مشکل مراتع در زمره مسائلی است که با دغدغه فراوان در دولت سیزدهم نیز دنبال میشود.
خبرگزاری مهر؛ گروه استانها – سیده فاطمه هلالات: باد انگار در این شرایط شوخیش گرفته! هیچ گیسویی به شادی نمی رقصد؛ زرد شدهاند، از آن نوع که انگار یک شبه پیر شده باشند؛ این حکایتِ نخلهای گیسو کمند و پیرمردِ مزرعه است که داستانی به قدمت نسلها دارد.
اجدادی که زمینشان را برای پیرمرد به یادگار گذاشتهاند و او آنها را حفظ کرده تا با پسرانش سبزش کنند و برکتش رزق و روزی اهل و عیال بشود؛ باد اما حالا در میان زمینی خالی و سعفهای (شاخه) رو به زردی تاب میخورد.
پیرمردی آن وسط روی زمین نشسته و حتی از سر کنجکاوی سرش را بر نمیگرداند و میگویند از وقتی که بالادست سد خاکی زدند، دل دماغ قبل را ندارد؛ پسرانش به جایش حرف میزنند، یکی میگوید: «ببین اینها فلفلاند، ببین به چه روزی افتادهاند!».
آنچه او نشان میداد، بوته خشکی بود که در نوک بعضی شاخههایش شیء قیطانی شکل که فلفل کوچک نارس خشک شده است به چشم میخورد.
عروسش میگوید: «شهریورماه هر سال فصل برداشت بود و ما هر سال از فروش فلفلها درآمد داشتیم».
باز عروس میگوید: «جعفریها را ببین! اینجا همه سبزی و صیفی بود؛ قبلاً روزی ۳۰۰ هزار تومان از فروش همینها امرارمعاش میکردیم و میشد ماهی نزدیک سه میلیون تومان».
همسرش سرش را تکانی داده و با نوک انگشت خطی ممتد را نشان میدهد و میگوید: «به جز این دو کرت، دو کرت دیگر هم هست، هر کرت چهار هکتار است؛ هر کرت به یک برادر سپرده شده اما حالا همه خشک شدهاند».
خانمش خط مستقیم را میگیرد و از یکجایی به بعد میرود به سمت عمق زمین اما خیلی جلو نمیرود؛ قطعه زمینی را با ابعادی حدود یک متر در یک متر نشان میدهد و میگوید: «این را ببین، پسر جاریم کلاس چهارم است، خودش این سبزیها را کاشته بود، میبرد و میفروخت تا خرج مدرسهاش را بدهد اما دیروز به من گفت (عمه اینها خشک شده و حالا من چه بفروشم؟)».
به روبهرو نگاه میکند و میگوید که «اینها پدر و مادرش هستند «زن و مردی که هر دو دور نخلی را گرفتند که زیر پایش شوره سفید به چشم میخورد.
مادر جلو میآید و میگوید که «سبزیها هیچ، نخلها حیف است. نخلها بمیرند خانه خراب می شویم» و به پاجوشهای کاشته شده اشاره میکند که از ۵۰۰ تا ۸۰۰ هزار تومان برای خریدشان هزینه کرده بودند و حالا جز شاخههای خشک شده چیزی از آنها باقی نمانده است.
عروسش اما هنوز در فکر است و راهش را به جلو ادامه میدهد؛ قطعه زمین بیضی شکل را با ابعاد کوچک نشان میدهد و میگوید: «آن یکی جاریم اینجا تره کاشته و از وقتی آب شور شد، خودش با چهارچرخ آب میآورد تا ترههایش آب شور نخورند».
ترههایی که با این وجود قدی نکشیدند؛ دلیلش را همسرش میگوید «تره هر روز آب میخواهد و اینقدر آب کافی نیست».
پورعبداللهِ پسر در مسیرش مرتب خم میشود و چیزی را از روی زمین بر میدارد و میگوید: «این خیار است، لاشه زرد پلاسیده که قرار بود، خیاری سبز باشد» باز جلو میرود و باز خم میشود، باز خیارهای مرده و باز خم میشود و همین کار جلوی چشم من اینقدر تکرار شد که حد نداشت!
خانواده پورعبدالله بیش از سه هکتار زمین در حفار شرقی دارند؛ سه هکتاری که کشت میانه کاری آن خشک شده و حالا به شدت نگران نخلهایشان هستند، نخلهایی که اگر آب به آنها برسد باید یک سال سیراب شوند تا بار دیگر به بار بنشینند.
پورعبداللهها از کشاورزان نمونه هستند؛ یکی از آنها فصل گذشته در کشت گندم کشاورز نمونه شد چون از چهار هکتار بیش از ۱۷ تن گندم برداشت کرده بود.
همه چیز از یک سد شروع شد
«نجم عبید زاده» رئیس نظام صنفی کشاورزی و منابع طبیعی خرمشهر در تشریح مشکلات این روستاییان، این مشکل را محدود به روستای حفار نمیداند و میگوید: مشکل در مناطق حفار شرقی، غربی، شنه، محرزی و منیخ بعد از احداث سد خاکی مارد اتفاق افتاد و حالا بیشتر از ۴۰ روز از احداث سد میگذرد و نخیلات بدون آب ماندهاند که اگر بخواهند آبی را هم به آنها برسانند، آب شور رودخانه است.
بند خاکی مارد، دایک خاکی است که با عرض ۱۱ متر و ارتفاع از کف به طول ۱۹۰ متر از ساحل تا ساحل مقابل از جنس خاک محل و لاشهسنگ از ۲۵ اردیبهشتماه امسال شروع و در سوم تیرماه سال جاری به پایان رسید. این سد برای این احداث شد تا حایلی باشد میان آب شیرین رودخانه و آب شور خلیجفارس و مانع از پیشروی آب دریا و شور شدن آب رودخانه کارون و بهمنشیر شود.
عبید زاده منکر لزوم و محاسن اجرای سد خاکی مارد نیست ولی در کنار آن، اما و اگری دارد که خودش میگوید: «دو تا سه ماه قبل از اجرای پروژه به خاطر تجربه احداث آن در سال ۹۷ و تنش آبی بعدش به مسئولان هم گوشزد کرده بودم».
منظورش موضوع زمینهای خارج از شبکه در پاییندست سد است که با بستن راه رسیدن آب شیرین تنها آب در دسترسشان آب شور دریا با ای سی بالای هشت هزار میکروموس میشود، آبی که زمین را به شورهزار تبدیل خواهد کرد.
او میگوید: «با احداث بند مارد اگر بخواهند آبی را به زمینهای پاییندست برسانند، آب شور دریاست که بالای دو هزار و ۴۰۰ تا دو هزار ۵۰۰ اصله نخل و میانه کاری در این محدود وجود دارد که میانه کاری آنها نابوده شده و تا زمانی که اینها به شبکه وصل شوند، ممکن است که نخیلات آنها به صورت کامل از بین می رود».
آنطور که او میگوید «اگر آب شیرین هرچه سریعتر به نخلهای نرسد، نفر به نفر از بین میروند و دیگر نمیشود کاری برایشان انجام داد» و از نظرش تأمین آب کشتهای دائم بر عهده سازمان آب و برق خوزستان است و ستاد بحران استان و شهرستان باید هرچه سریعتر تأمین آب این زمینهای تشنه را به سرانجام برساند.
تصمیم برای رفع مشکل
بعد از اجرای بند مارد جلسهای در فرمانداری خرمشهر برای رفع مشکل اراضی پاییندست مارد برگزار و در همان جلسه مقرر شد که سازمان آب و برق خوزستان تأمین ادوات و ماشین آلات را بر عهده بگیرد و جهاد کشاورزی نیز پروژه را با همکاری دهیاران اجرا کند.
پروژهای که از چند روز پیش در روستاهای شنه و محرزی آغاز شد و بنا به گفته «عباس پورمند» بخشدار مرکزی خرمشهر، این پروژه قرار است که پس از تکمیل در روستاهای حفار شرقی و منیخ در روستای حفار غربی نیز اجرا شود.
«ابراهیم پروین» مدیر امور آب جنوب با گفتن این حرف که «متولی انهار سنتی جهاد کشاورزی است و تأمین آب اراضی با ما است که آب را تأمین کردیم اما اینکه کدام زمینها مشترک ما نیستند باید توسط جهاد کشاورزی اطلاع داده می شد» ادعا میکند که مسئولیت تأمین آب اراضی تحت شبکه بر عهده امور آب است و مسئولیتی در قبال تأمین آب انهار سنتی ندارد و این از جمله وظایف جهاد کشاورزی است.
اما فارغ از اینکه چه کسی باید آب را تأمین کند، بعد از برگزار شدن جلسه اضطراری در همین خصوص به میزان ۸۰ درصد رفع مشکل را که تأمین لوله، اتصالات و ماشین آلات برای اجرای شبکه بوده بر عهده گرفته است.
او درباره اینکه چرا این کارها پیش از اجرا بند خاکی مارد انجام نشده بود، میگوید: «جهاد کشاورزی باید قبل از احداث سد به ما آمار میداد اما بعد از آن گفت که ۲۳۴ هکتار اراضی هستند که آب ندارد؛ اکنون هم که اطلاع نداد که مشکلی نیست و در جلسه نیز اعلام کردیم که جهاد کشاورزی پایش کند و به ما اطلاعات دقیقی بدهد چون سازمان آب و برق خوزستان تعهد کرده که لوله و بیل مکانیکی آن را تأمین کند».
«شاکر احمدیان» معاون جهاد کشاورزی خرمشهر در این خصوص اما نظر مخالفی دارد و میگوید: «متولی تأمین آب جهاد کشاورزی نیست و صدور مجوز برداشت آب و هر گونه تغییرات در حوزه آبی را سازمان آب و برق بر عهده دارد و در بحث برداشتهای غیرمجاز نیز همیشه شاکی همین سازمان است».
او در خصوص اینکه چرا قبل از اجرای پروژه در رابطه با زمینهای پاییندست خارج از شبکه با امور آب جنوب صحبتی نشده بود، میگوید: «این سازمان باید قبل از اجرای پروژه از جهاد کشاورزی استعلام میکرد اما بدون استعلام پروژه را اجرا کرد».
البته احمدیان بر این نکته تأکید میکند که جهاد کشاورزی مطالعات دقیق خود را پیش از اجرای پروژه انجام داده و در زمان برگزاری جلسه فرمانداری در هشتم تیرماه امسال مطالعات پایان یافته و اطلاعات قابل عرضه بوده است.
اما نکتهای که مدیر امور آب جنوب و معاون جهاد کشاورزی خرمشهر به آن اشاره کردند، این بود که اگر چه برای برخی زمینها شبکه تعریف نشده بود اما برخی دیگر میشد شبکهای را در نظر گرفت تا امروز این حال روز را نداشته باشند اما خودشان در زمان اجرا شبکه توزیع آب با اجرای پروژه در زمینهایشان مخالفت کرده بودند.
پروین میگوید: «زمانی که شبکه آبیاری احداث شد اهالی در حفار شرقی اجازه ندادند که برایشان لوله بکشند و گفتند که ما میخواهیم به صورت سنتی از آب برداشت کنیم و نمیخواهیم تحت پوشش سازمان باشیم».
احمدیان نیز این موضوع را تأیید میکند و میگوید: «در اجرای پروژه یک هزار و ۲۰۰ هکتار پیشبینی شده بود اما طرح در ۹۰۰ هکتار اجرا شد و عمده زمینهایی که حاضر نشدند تحت پوشش شبکه بروند، زمینهای حاشیه رودخانه بودند که کشاورزان ترجیح میدادند آب را به صورت سنتی تأمین کنند».
جبران خسارت
حالا اگر از اینکه چرا و چگونه کار به اینجا کشید که محصولات سبزی و صیفی خرمشهر خشک و نخلهایشان تنش را تجربه کردند و اصل مساحت نیاز به شبکه ۲۳۴ (اعلام امور برق)، ۲۴۳ (اعلام جهاد کشاورزی) و یا بیش از ۳۰۰ هکتار (اطلاعات امور صنفی) است، گذر شود و امید برود که پروژه احداث شبکه هرچه سریعتر پایان یابد اما باز به این سوال می رسیم که برای جبران خسارت وارد شده به کشاورزان چه میتوان کرد؟
«عبید زاده» رئیس نظام صنفی کشاورزی و منابع طبیعی خرمشهر میگوید: «کشاورزان اکنون متضرر شدهاند و همه میانه کاری از بین رفته به نخیلات تنش وارد شده امسال با این تنش آبی در بحث نخیلات محصول درجه یک و دو نخواهیم داشت و به احتمال ۹۹ درصد محصول خرما خوراک دام میشود؛ علاوه بر این احشام منطقه نیز در حال بیمار شدن هستند که باید خسارت وارد شده به کشاورزان نیز برآورد و پرداخت شود».
بخشدار مرکزی و معاون اداره جهاد کشاورزی میگویند که هیچ برنامهای برای جبران خسارتهای وارد شده ابلاغ نشده است.
«شعیب زاده» رئیس جهاد کشاورزی خرمشهر اما میگوید: «کشاورزان میتوانند با مراجعه به صندوقهای بیمه خسارتهای خود را اعلام کنند که در صورت تأیید، پرداخت می شود».
ولی در خصوص اما و اگرهای پرداخت خسارت به کشاورزان متضرر دیدگاههایی وجود دارد؛ یکی اینکه این خسارت را سازمان آب و برق خوزستان به علت تأمین نکردن به موقع حق آبه کشتهای دائم وارد کرده و به نوعی خسارت تحمیلی است و از سوی دیگر بیمه محصولات کشاورزی خسارت وارد شده به گندم کاران را تأمین و پرداخت نکرده چه برسد به این عده که حکایتشان متفاوت است.
باد هنوز در باغ میپیچید و صدای زن کشاورز در زوزه باد اوج میگیرد که میگوید: «منبع درآمد دیگری نداریم. کار دیگر مردهایمان قبلاً صیادی بود که نابود شد، همین زمینها برایمان مانده که اینها هم…!».
از دردهای او دختر و پسرش هستند که امسال در مدارس مقاطع متوسطه شهر ثبتنام کردند و برای تحصیلشان پول میخواهند و آن بردار دیگر که دستش را روی دست دیگر می ساید و میگوید که «اگر نخلهایمان تلف شوند چه؟».
باد کمی اوج میگیرد و مینشیند روی گیسوی بلندترین نخل چون از آنجا همه چیز دیده میشود، حتی پیرمرد.
ظهر است و آفتاب سوزان اما کشاورز پیر همچنان روی زمین آبا و اجدادش نشسته به امید روزی که آب به آبادیشان برگردد.
خبرگزاری مهر، گروه استانها- زهرا بهرامی: مسئولان میگویند زنگ هشدار سالی در گلستان سالها قبل به صدا درآمده است و ما به آن کمتوجه بودهایم و حالا باید بهسرعت با طبیعت سازگار شویم در غیر این صورت طبیعت خسارت سنگینی به ما وارد میکند.
طبق آمار مسئولان، سالی و بارش کم به اراضی دیم گندم و جو در استان خسارت وارد کرده و درصد قابلتوجهی از مزارع غیرقابلبرداشت شده است.
همچنین طبق همین آمار شرایط اقلیمی باعث کاهش شدید تولید در سایر محصولات زراعی و باغی استان شده است و اگر خودمان را برای سازگاری با کمآبی مهیا نکنیم خسارت وارده به بخش تولید غیرقابلجبران خواهد بود.
مدیرکل مدیریت بحران استانداری گلستان با اشاره به اینکه تغییر اقلیم و وارد شدن به مرحله سالی از چند سال پیش در دنیا، کشور و استان آغازشده است، به خبرنگار مهر گفت: همانگونه که در اواخر سال ۱۳۹۷ و اوایل ۱۳۹۸ حدود ۲۶ استان کشور درگیر سیل بودند هماکنون بسیاری از استانها با پدیده سالی و بیآبی مواجه هستند.
سید رضا قادری افزود: از ابتدای سال آبی و زراعی جاری (مهرماه ۹۹ تا شهریور ۱۴۰۰) شاهد کاهش بارندگی و افزایش دما و تبخیر هستیم و مجموع آب ذخیرهشده در پشت سدهای استان از ۸۰ درصد در سال گذشته در این زمان به حدود ۳۰ درصد رسیده است.
وی با تأکید بر اینکه تغییر اقلیم در جهان، کشور و استان اتفاق افتاده و باید با شرایط موجود سازگار شویم، ادامه داد: راهکار مقابلهای ۱۰۰ درصدی برای مواجهه با این پدیده وجود ندارد اما باید کشت و زرع در گلستان هماهنگ و سازگار با کمآبی شود و مدیریت مصرف آب در بخشهای مختلف در دستور کار قرار گیرد.
مدیرکل مدیریت بحران استانداری گلستان اضافه کرد: به کشاورزان توصیه میشود شالی کشت نکنند در شرایطی که معیشت و اقتصاد مردم استان شرایط مناسبی ندارد.
کاهش ۴۰ درصدی عملکرد در بخش زراعی
سالی تنها بر روی کشت پاییزه استان تأثیر نداشته بلکه به نظر میرسد ی تداوم دارد و کشت بهاره استان هم تحت تأثیر کم آبی است
قادری با بیان اینکه مناطق شمالی استان مستعد بیابانزایی و تبدیلشدن به کانون ریزگرد هستند، یادآور شد: برنامه جامع سازگاری با کمآبی در استان تدوینشده و باید بهسرعت اجرایی شود، اگر خودمان را با طبیعت سازگار نکنیم خسارت سنگین این موضوع به بخش کشاورزی، تولید، صنعت و … غیرقابلجبران خواهد بود.
معاون بهبود تولیدات گیاهی سازمان جهاد کشاورزی گلستان هم با این توضیح که سالی به ۸۶۰ هزار هکتار از اراضی گندم و ۳۸ هزار هکتار از اراضی جو خسارت وارد کرده است، به خبرنگار مهر گفت: سالی سال زراعی جاری به بسیاری از مزارع دیم استان خسارت زده است و بین ۲۰ تا ۵۰ درصد کاهش عملکرد در واحد سطح را شاهد هستیم.
محمدرضا عباسی با اشاره به اینکه درمجموع ۴۰ درصد کاهش عملکرد در محصولات زراعی و باغی استان را شاهد هستیم، تصریح کرد: سالی تنها بر روی کشت پاییزه استان تأثیر نداشته بلکه به نظر میرسد خشکی تداوم دارد و کشت بهاره استان هم تحت تأثیر کمآبی است.
وی متذکر شد: راهکارهای کوتاه و بلندمدت برای مقابله و سازگاری با کمآبی وجود دارد و باید بهسرعت اجرایی شود چراکه تبعات این پدیده (خشکسالی) در کوتاهمدت مشهود است و اگر با آن سازگار نشویم خسارات وارده غیرقابلجبران میشود.
خشکسالی گلستان به مرحله حاد رسیده است
اما هشدارها به همینجا ختم نمیشود. مدیرکل هواشناسی گلستان در گفتگو با خبرنگار مهر تأکید کرد: در کمآبی وضعیت استان بهشدت بحرانی است؛ خشکسالی به مرحله حاد رسیده و خطر جدی است و هرلحظه شرایط بدتر میشود.
نوربخش داداشی با بیان اینکه در گردوغبار هنوز به نقطه بحران نرسیدهایم اما مستعد تبدیلشدن به کانون ریزگرد هستیم، گفت: مطابق آمار یک سال گذشته، متأسفانه گردوغبار در استان داریم و چون فاصله اراضی شمالی و جنوبی زیاد نیست و جنس گردوغبار استان ریزبافت است با یک خیزش (باد) میتواند پیمایش کرده و به اراضی جنگلی و پوشش گیاهی استان خسارت وارد کند.
پیشبینی ها حاکی از آن است تابستانی داغ در انتظار گلستانیهاست و تا پایان شهریورماه افزایش محسوس دما در گلستان را شاهد خواهیم بود
وی توضیح داد: یکی از نشانههای تغییر اقلیم، تغییرات رخدادهای حدی است و در این پدیده دمای هوا و تعداد روزهای گرم افزایش مییابد و دمای بالای ۴۰ درجه را تجربه میکنیم، طی ۲۰ سال گذشته در گلستان هر پنج سال این افزایش نزدیک به ۱.۵ برابر شده است.
مدیرکل هواشناسی گلستان با یادآوری اینکه سال گذشته در بهمنماه شاهد افزایش دمای شدید در استان بودیم، افزود: برای نخستین بار در نیمه اردیبهشت ذخیره برفی استان صفر شد درحالیکه در سنوات گذشته اواسط خردادماه شاهد این موضوع بودیم.
وی ادامه داد: پیشبینیها حاکی از آن است تابستانی داغ در انتظار گلستانیهاست و تا پایان شهریورماه افزایش محسوس دما در گلستان را شاهد خواهیم بود.
داداشی تصریح کرد: میزان تبخیر در گلستان در سال آبی جاری (مهرماه ۱۳۹۹ تا شهریورماه ۱۴۰۰) نسبت به میانگین بلندمدت بین ۴۰ تا ۵۰ درصد افزایش داشته و این افزایش تبخیر باعث شده ذخیره آبی سدها و آببندانهای استان بهشدت کاهش یابد.
وی با این توضیح که تغییر اقلیم در گلستان آغازشده است و شاهد اثرات و تبعات آن هستیم، اضافه کرد: افزایش تعداد روزهای آفتابی، کاهش روزهای ابری، بارشهای رگباری، بارانهای سیلآسا، کاهش بارندگی نسبت به میانگین بلندمدت و از همه مهمتر پدیده گردوغبار در استان از شواهد تغییر اقلیم در گلستان است.
خشکسالی شدید در راه گلستان
مدیرعامل آب منطقهای گلستان هم با تأکید بر اینکه خشکسالی شدید در راه گلستان است، به خبرنگار مهر گفت: مطابق آمار موجود در شرکت آب منطقهای گلستان در ۴۵ سال گذشته تاکنون در گلستان ۱۳ سال خشکسالی، ۱۷ سال شرایط نرمال و ۱۵ سال ترسالی داشتهایم.
آنالیز دادههای آماری نشان میدهد حدود ۴۰ تا ۵۰ درصد از مزارع گلستان با مشکل کم آبی مواجه میشوند و این موضوع تا دو ماه آینده بیشتر اثرش را نشان میدهد
سید محسن حسینی با بیان اینکه شواهد حاکی از آن است امسال جزو سالهای است و شرایطی بدتر از سالی شدید سالهای ۱۳۶۱ و ۱۳۶۲ در استان را تجربه میکنیم، افزود: از ابتدای سال آبی جاری تا پایان اردیبهشتماه طبق اعلام هواشناسی بارش در گلستان حدود ۳۰ درصد کاهشیافته و نسبت به آمار نرمال ۴۵ سال گذشته شاهد افزایش ۶ درصدی دما در استان هستیم.
وی توضیح داد: این دو عامل باعث شده رواناب اترک، گرگانرود و قرهسو حدود ۵۰ درصد و آب رودخانههای استان حدود ۸۰ درصد کاهش یابد و حجم آب سدهای گلستان از حدود ۸۰ درصد در سال گذشته به حدود ۲۷ درصد در سال جاری برسد.
مدیرعامل آب منطقهای گلستان با بیان اینکه آبهای زیرزمینی گلستان هم نسبت به متوسط آماری ۲۰۰ میلیون مترمکعب کاهشیافته است، گفت: آنالیز دادههای آماری نشان میدهد حدود ۴۰ تا ۵۰ درصد از مزارع گلستان با مشکل کمآبی مواجه میشوند و این موضوع تا دو ماه آینده بیشتر اثرش را نشان میدهد.
وی یادآور شد: هرساله حدود ۴۰ هزار هکتار از اراضی اطراف رودخانهها و سدهای گلستان و بوستانها آبیاری میشد اما امسال تنها ۱۹ هزار هکتار از اراضی کشت بهاره آبیاری شد و به نظر میرسد تا اواسط تابستان تمام چاههای بتنی و کمعمق استان میشوند.
کشت شالی به روش غرقابی اشتباه است
حسینی با تأکید بر اینکه باوجود کمآبی، کشت شالی با روش غرقابی در استان کار اشتباهی است، ادامه داد: کارگروه حفاظت از منابع آب و کارگروه سازگاری با کمآبی در استان تشکیل و عدم کشت شالی به روش غرقابی مصوب شده است و فعالیتها در سه حوزه ترویجی، بازدارندگی و سلبی آغازشده است.
وی اضافه کرد: به کشاورزان توصیه شد پس از برداشت گندم بقایا را بههیچعنوان آتش نزنند تا رطوبت حداقلی زمین حفظ شود، کشت غرقابی انجام نشود و هکاری جایگزین روش غرقابی شده و کشاورزان داوطلبانه کشت محصولات را کاهش دهند تا دچار نقصان و ضرر نشوند.
وی توضیح داد: در حوزه بازدارندگی از بانکهای عامل خواستیم امسال تسهیلات شالیکاری غرقابی (وام شالیکاری) پرداخت نکنند و با شرکت نفت مکاتبه کردیم ۲۰ درصد سوخت کشاورزان کاهش یابد چون آبی نیست که بخواهند سوخت بگیرند.
شواهد و قرائن موجود نشان میدهد سالی شدید در راه گلستان است و بیتوجهی به هشدارها و سازگار نشدن با کمآبی میتواند خسارات سنگین و غیرقابل جبرانی وارد کند.
به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از وزارت جهاد کشاورزی، رئیس مرکز توسعه مکانیزاسیون کشاورزی گفت: با حمایت دولت و همراهی بانک عامل حوزه کشاورزی و کارخانه تراکتورسازی ایران توانستیم در سال گذشته به رکورد عرضه تراکتور در بخش کشاورزی دست یابیم.
کامبیز عباسی افزود: تعدادی از این تراکتورها تا پایان اردیبهشت ماه امسال تحویل کشاورزان متقاضی میشود.
وی میانگین توزیع تراکتور بر اساس برنامه ششم توسعه را سالانه ۲۲ تا ۲۴ هزار دستگاه عنوان کرد و اظهار داشت: با تغییر شرایط و سیاستهای اقتصادی کشور، تقاضا برای تراکتور از سوی کشاورزان افزایش یافته است.
عباسی افزود: علت دیگر افزایش تقاضا برای تراکتور این است که کشاورزان میخواهند خود مالک ماشینهای کشاورزی باشند.
وی درباره توزیع عادلانه تراکتور به کشاورزان اظهار داشت: در سازمانهای جهاد کشاورزی استانها برای متقاضیان تراکتور تشکیل پرونده میشود و در استانها به منظور توزیع عادلانه، کارگروه توسعه سرمایه گذاری داریم که در این کارگروه، پروندههای کشاورزان متقاضی تراکتور با دقت بررسی و متقاضیان اهلیت سنجی میشوند.
رئیس مرکز توسعه مکانیزاسیون کشاورزی ادامه داد: تقاضای کشاورزان بر اساس موارد مختلف از جمله نوع مالکیت زمین، مساحت اراضی دیم یا آبی و همچنین سوابق خرید تراکتور توسط کشاورز مورد بررسی قرار میگیرد و حتی پس از توزیع تراکتور، از کشاورزان تعهد عدم فروش در دفاتر اسناد رسمی گرفته میشود.
وی گفت: وزیر جهاد کشاورزی و مجلس شورای اسلامی نیز بر نظارت و سنجش اهلیت متقاضیان تراکتور تاکید کرده اند و ما به دنبال آن هستیم که کشاورزان، خریداران ماشینهای کشاورزی باشند.
عباسی گفت: شاید نیم درصد کشاورزان بنا بر هر دلیلی و به رغم تعهدی که داده اند تراکتور خود را به شخص دیگری بفروشند و آن شخص هم با قیمتی که خودش تعیین کرده تراکتور را به بازار آزاد عرضه کند.
وی افزود: ما برای حذف همین درصد ناچیز فروش تراکتور در بازار آزاد، تدابیری در نظر گرفته ایم و با بانک کشاورزی هماهنگیهایی را انجام داده ایم تا با ابلاغ بخشنامهای به استانها، هر تغییر و تحول در مورد تراکتور با حضور نماینده بانک صورت بگیرد و بانک کشاورزی با توجه به تسهیلاتی که پرداخت کرده به صورت دورهای بررسی کند که آیا تراکتور همچنان در اختیار کشاورز قرار دارد و یا آن را فروخته است.
عباسی اظهار داشت: از کارخانهها نیز خواسته ایم در داخل کارخانه و با نظارت بیشتر تراکتورها و کمباینها را پلاک گذاری کنند.
وی درباره قیمت تراکتور و کمباین گفت: قیمت تراکتورها با توجه به نوع آن از ۱۰۰ میلیون تا ۳۰۰ میلیون تومان و قیمت کمباینها حدود ۴۰۰ میلیون تومان است.
رئیس مرکز توسعه مکانیزاسیون کشاورزی یادآوری کرد که تسهیلات خرید تراکتور و کمباین با نرخ سود ۱۵ درصد و باز پرداخت تسهیلات ۵ تا ۷ ساله پرداخت میشود، ضمن آن که ۲۰ درصد قیمت این ماشینها، آورده شخصی کشاورزان است.
به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از وزارت جهاد کشاورزی، کامبیز عباسی گفت: پیش بینی میکنیم در سال جاری حدود ۳۰ هزار دستگاه تراکتور، ۸۰۰ دستگاه کمباین برداشت غلات و ۵۰ هزار دستگاه ادوات و تجهیزات کشاورزی تأمین و در بخش کشاورزی توزیع شود.
وی با بیان اینکه توزیع تسهیلات در استانهای کشور انجام شده است، اظهار داشت: تخصیص ۳ هزار میلیارد تومان تسهیلات به مکانیزاسیون کشاورزی در این مرحله است و به طور قطع محدودیتی برای پرداخت نداریم.
عباسی همچنین برآورد کرد که در پاییز سال ۱۴۰۰ نزدیک به ۹۲ درصد اراضی گندم با تکیه بر صنایع داخلی به صورت مکانیزه کشت شود.
وی یادآور شد که در ابتدای این دولت سطح کشت مکانیزه گندم نزدیک به ۵۶ درصد این اراضی بود.
رئیس مرکز توسعه مکانیزاسیون کشاورزی در مورد ماشینهای برنج نیز گفت: با توجه به تأمین و تدارک ماشینهای برنج، برآوردها نشان میدهد برداشت مکانیزه برنج در شالیزارهای کشور به حدود ۹۰ درصد و کشت مکانیزه به حدود ۸۰ درصد برسد.
وی افزود: پیش بینیها حاکی از آن است که روند مکانیزاسیون دو محصول استراتژیک گندم و برنج به صورت جهشی بهبود یافته است.
عباسی میانگین مکانیزاسیون اراضی شالیزاری در ابتدای این دولت در سال ۹۲ را ۱۲ تا ۱۵ درصد عنوان کرد و اظهار داشت: با برنامه ریزی های انجام شده، حمایتها و تخصیص تسهیلات در حوزه مکانیزاسیون برنج طی این مدت رشد ۷۰۰ درصدی داشتهایم.
وی گفت: عملیات کاشت، داشت و برداشت چغندرقند و ذرت نیز به طور کامل به صورت مکانیزه انجام میشود.
عباسی با اشاره به اینکه در مورد برداشت مکانیزه پنبه، نگرانیها در حال برطرف شدن است، گفت: پس از سالها انتظار با حمایت وزیر جهاد کشاورزی سال گذشته دو دستگاه الگویی کمباین برداشت پنبه وارد کشور شد و کشاورزان با آن آشنا شدند.
رئیس مرکز توسعه مکانیزاسیون کشاورزی ادامه داد: با تکثیر و توسعه ارقام مناسب پنبه و ورود دو دستگاه الگویی کمباین برداشت، گامهای بلندی در این حوزه برداشته خواهد شد.
وی در مورد دستاوردهای سال گذشته نیز خاطر نشان کرد: در سال ۹۹ تقریباً دو برابر سال ۹۸ جذب تسهیلات مکانیزاسیون داشتیم که نوید بخش افزایش سرمایه گذاری در این حوزه است.
عباسی میزان جذب تسهیلات مکانیزاسیون در سال ۹۹ را ۳,۳۵۰ میلیارد تومان و سال ۹۸ را ۱,۸۶۰ میلیارد تومان عنوان کرد.